داستان موریس شگفت انگیز
موریس عجیبترین گربهایه که توی عمرتون دیدین! اون نهتنها حرف زدن بلده، بلکه کلاهبرداره و با چند تا موش باسواد و یه پسربچه رابطهی دوستی برقرار کرده و یه گروه ساخته. البته گروهشون گروه خوبی نیست، چون با هم مشغول کلاهبرداری از مردمن. یه روز موریس و پسر و موشها تصمیم میگیرن به شهر دیگهای برن تا پول بیشتری به جیب بزنن، ولی میرن و میبینن ای دل غافل! هیچ غذایی توی این شهر پیدا نمیشه؟ خبری از موشهای شهر هم نیست. یعنی غذاها و موشهای شهر کجا رفتهن؟ موریس و گروهش و دختر شهردار سعی میکنن پرده از راز گم شدن غذاها بردارن. ما هم از درسا حواسمون بهشون هست.